تعارض میان آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم، هسته مرکزی کشمکشهای انسان است. در حقیقت، دوگانگی مرکزیترین کانون تجربه انسانی است. زندگی و مرگ، خیر و شر، امید و تسلیم، در هر انسانی همزیستی دارند و نیرویشان را در تمامی جنبههای زندگی ما بهکار میگیرند. اگر شجاعت را میشناسیم به این دلیل است که با ترس روبهرو شدهایم، اگر میتوانیم صداقت را تشخیص دهیم به این علت است که با فریبکاری مواجه شدهایم و با این همه، اغلب ما طبیعت دوگانهمان را انکار میکنیم یا آن را نادیده میگیریم. اگر با این تصور زندگی کنیم که ما تنها در یک سوی این دوگانگی قرار داریم ــ در طیفی محدود از ویژگیهای انسانی ــ آنگاه ممکن است این سؤال برایمان پیش آید که پس چرا بیشتر ما اکنون کاملا از زندگیمان راضی نیستیم. چرا با وجودی که به دانش زیادی دست یافتهایم هنوز نمیتوانیم قدرت و شجاعتی داشته باشیم که نیتهای خیرمان را با تصمیماتی قدرتمند عملی سازیم؟ و مهمترین مسئله این است که چرا بهطور مداوم درگیر رفتارهایی میشویم که برخلاف سیستم ارزشی ما و تمام چیزهایی است که بر آنها پافشاری میکنیم؟ ما ادعا میکنیم که دلیل چنین مسائلی، زندگی آزمون نشده، بخش تاریکتر خویشتن ما، بخش سایه خویشتن ما ــ یعنی جایی که قدرت غیرارادیمان در آن پنهان شده است ــ میباشد. دقیقآ درهمین نامحتملترین مکان ممکن است که ما کلید آشکار شدن قدرت، شادمانی و توانایی زندگی بر اساس رؤیاهایمان را بیابیم.
اغلب اوقات پذیرش سایه یا همان اشتباهات مان به ما احساس خجالت می دهد و ما میخواهیم از این احساس اجتناب کنیم. حس میکنیم اگر نگاهی ژرف به سایهمان بیاندازیم، خیلی آسیبپذیر میشویم. ولی آن چیزی که واقعاً باید از آن بترسیم، این است که سایه را مورد توجه قرار ندهیم، چون با انکار سایه به آن قدرت میبخشیم. وقتی سعی میکنیم تنها آن جنبههایی از وجودمان را از خود ابراز کنیم که مورد قبول دیگران است، بعضی از ارزشمندترین جنبههای خود را سرکوب و خود را به زندگیای با داستان تکراری و نمایشنامهای کهنه محکوم میکنیم. احیای آن بخش از خودمان که به سایه تبعیدشان کردیم، قابل اعتمادترین راه تحقق استعدادهای بشریمان است، راهی که این کتاب به ما نشان می دهد.
بعد از کتاب جوجه اردک به نظرم تقریبا برای شناخت سایه کتاب کامل و خوبی هست.
کتابی که باورهای ما رو راجع به تمام مسائل و رفتارهامون از ریشه تغییر میده. برای من زمینه ساز توجه آگاهانه و عمقی تر نسبت به رفتارهام بود.
کتابی بسیار عالی ...
نام و کارکرد سایه را اولین بار از بنیاد و البته یونگ شناختم و برایم کمی عجیب بود لذا به کتابهای بیشتری در این زمینه مراجعه کردم.
قبلا کتاب نیمه تاریک وجود را خوانده بودم شاید اولین بار با مفهوم سایه با آن کتاب آشنا شدم .با توجه به پیشنهاد استاد رضایی این کتاب را تهیه کردم .
سایه و بخش تاریک وجود را که قبلا شنیده بودم برایم جالب بود تا اینکه در کلاس صوتی عقده چند بار به آن اشاره شد. به مفهوم دنبال کتابی در این زمینه بودم که در سایت بنیاد کتاب تاثیر سایه ها را یافتم. مطالب کتاب برایم بسیار جذاب بود به خصوص بخش اول که از دبی فورد مطرح شده بود. در این کتاب به بررسی مفهوم سایه و تاثیر آن بر روابط و زندگی مان می پردازد یعنی ترس ها و تردیدها، اشتباهات و رنج هایی که در زندگی با خود حمل می کنیم و گاهی مستاصل می شویم که چرا در گردونه این رنج مانده ایم و خارج نمی شویم و در سایه خود باقی می مانیم. این نکته بسیار برایم جالب بود که متوجه شدم سایه ها همواره با ما هستند و هیچ وقت از بین نمی روند. لازمه زندگی، وجود سایه و روشنایی در کنار یکدیگر است. آنچه مهم است دیدن سایه ها و پذیرش و عبور از آنهاست. این کتاب برای من جزو آن دسته کتاب هایی است که باید هر از گاهی به آن مراجعه کنم و برخی قسمت ها را دوباره بخوانم تا به خاطر داشته باشم ما همان رفتارهایی را انجام می دهیم که به خاطر آن دیگران را قضاوت می کنیم و بنابراین در جهت اصلاح و بهبود واکنش هایم اقدام جدی تر انجام دهم.
با سلام و احترام
کتابی بود که هفته آخر اسفند خریدم. تمام تعطیلات مشغول خوندش بودم. کتاب جوجه اردک زشت درون رو قبلش خونه بودم و دوست داشتم بخش سایه رو بیشتر باهاش ارتباط برقرار کنم.
بخش اولش کتاب که مربوط به دبی فورد بود خیلی جزئی به مبحث پرداخته بود. مثال های ملموسی داشت که خیلی کمک می کنه توی خودمون کندو کاو کنیم. فصل دوم کتاب نویسنده جدید بود که نظراتش برام تازگی داشت. بخش سوم مربوط به نویسنده دیپاک چوپرا فوق العاده تاثیر گذار بود و هر صفحه از این بخش رو با تأمل زیاد خوندم. راه حل داشت. یک سری سوال مطرح شده بود که با جواب دادن به اون ها و بررسی خودمون می تونیم دلیلی خیلی از اتفاقاتی که تکرار میشه برامون درک کنیم. پیشنهاد میکنم فصل سوم کتاب رو چندین بار بخونیم. بعد از خوندن کتاب احساس خیلی خوبی داشتم که قابل وصف نیست. بنظرم این کتاب دقیقا مثل نامش تأثیر خیلی شگرفی روی زندگی داره.
دبی فورد ملکه سایه هاست
سایه را زیسته ، شکافته و آموخته و آموزش داده
او بهترین کسی است که در مراحل ابتدایی شناخت سایه می توانید از او بیاموزید چرا که از سایه شفا گرفته
قبل از این کتاب ، شجاعت و جوجه اردک زشت درون رو بخونید و بعد برای ارتقاء سطح دانش سایه به کتابهای رابرت جانسون و رابرت بلای رجوع کنید