کهنالگوهای قدرتمند درونی عامل اصلی تفاوتهای بین زنان هستند. برای مثال برخی از زنان برای دستیابی به احساس رضایت نیاز به ازدواج و فرزند دارند و زمانی که هدف شان ورای دسترس آنها باشد غمگین و عصبانی میشوند. برای این زنان، نقشهای سنتی معنادار و محترم است. این زنان مشخصآ با زنانی که به استقلال شخصی شان اهمیت میدهند، تفاوتهای اساسی دارند. یا زنانی که به دنبال تجربه های جدید هستند و از یک فعالیت خلاقانه به سراغ بعدی می روند. در عین حال، گروه دیگری از زنان به دنبال خلوت هستند و معنویت برایشان از هر چیز دیگری مهمتر است. چیزی که برای یک زن رضایت بخش است، ممکن است برای دیگری کاملا بی معنا باشد و این بستگی به اسطوره ای دارد که درون هر زن فعال است.
علاوه بر این، در یک زن، اسطوره های متعددی حضور دارند. هرچه زن پیچیده تر باشد، نشانهٔ آن است که اسطوره های بیشتری در درون او فعال هستند. و آنچه برای یک بخش از وجود او رضایت بخش است، ممکن است برای بخش دیگر وجودش کاملا بی معنا باشد.
شناخت و آشنایی با «اسطوره های زنان» ابزاری در اختیار زن قرار میدهد که به کمک آن میتواند خودش و روابط اش با مردان، زنان، والدین و فرزندانش را بهتر درک کند. این الگوهای اسطوره ای همچنین بینشی در این زمینه ارائه میدهد که چه چیز برای برخی زنان انگیزه بخش (حتی وسواس گونه)، ناامیدکننده یا رضایت بخش است و برای عده ای دیگر اینگونه نیست.
نگاه به زنان به کار، روابط جنسی، فرزند، همسر و....یکی نیست.راه کسب احساس رضایت در زندگی هم در زنان یک راه مشخص نیست معجزه ای این کتاب در تشخیص الگوهای متفاوت رفتاری در زنان است، الگوهایی که به هر زنی باتوجه به مختصات روانشناختی ای که دارد کمک میکند تا عمیقا درک کند برای رشد ودستیابی به حس رضایت دقیقا سراغ چه کاری باید برود واز چه چیزهایی باید پرهیز کند.در سی دی که ضمیمه کار نموده ام تلاش کردم که هم به شما کمک کنم تا تیپ شخصیتی خود را بهتر در میان انواع زنانی که در این کتاب مطرح شده ، پیدا کنید و هم با نکات کلیدی مورد نیاز برای هر تیپ که باید آن ها را بدانید آشنا شوید.بارها درهنگام تدریس مفاهیم این کتاب از زنان شنیده ام که به عنوان یک زن حس ارزشمندی به خود ،قدرت پایان دادن به تردیدها هنگام تصمیم گیری های مهم ،کسب هویت تازه ودر پرتو ان امکان مقتدرانه زیستن(بدون قیاس با مردان وزنان دیگر)واز همه مهمتر کسب رضایت در زندگی موهبت هایی بوده که نصیبشان گردیده است.این کتاب به ده ها زبان مختلف ترجمه ودوباره تجدید چاپ شده است ، که این امر نشان از این دارد که محتوای آن مسیر اطمینان بخشی برای زنانی است که میخواهند به ابعاد شخصیتی خود مسلط باشند وبا شناخت نقاط قوت وضعف خود، در زندگی حضوری با اعتماد به نفس ومقتدر داشته باشند.مردان هم در این کتاب درک بهتر وارتباط موثرتری با زندگی شان مادر، خواهر، همسر ، همکار و دختر خود خواهند یافت.
برام خیلی جالب بود از این نظر که ریشه خیلی از واکنش هام رو فهمیدم..اینکه اگر کسی بهم میگفت تمی تونی کاری رو انجام بدی شدیدا جبهه میگرفتم و بهم برمیخورد کمترین نمره رو در بخش پرسفون گرفتم و شدیدا ناتوانی در سایه من قرار گرفته بود..با خوندن این کتاب تازه متوجه شدم که چقد ارتباطم با دختر نا توان درونم قطع شده و این کهن الگو در من نیاز به بیداری داره..به همه دوستان توصیه میکنم مطالعش کنن
کتاب را ۶ ماه پیش تهیه کردم همراه کتاب انواع مردان و هر دو این کتاب ها را با فایل صوتی کلاس انواع زنان و مردان گوش دادم که تاثیر گزارتر بود و مطالب بهتر جا افتاد. به نظرم توضیح به اندازه و مفیدی از هر آرکی تایپ در کتاب است و پیشنهاد میکنم اول آرکی تایپ کتاب را مطالعه کرده و بعد فایل صوتی کلاس را.
کتاب را ۶ ماه پیش تهیه کردم همراه کتاب انواع مردان و هر دو این کتاب ها را با فایل صوتی کلاس انواع زنان و مردان گوش دادم که تاثیر گزارتر بود و مطالب بهتر جا افتاد. به نظرم توضیح به اندازه و مفیدی از هر آرکی تایپ در کتاب است و پیشنهاد میکنم اول آرکی تایپ کتاب را مطالعه کرده و بعد فایل صوتی کلاس را.
سلام
توی این کتاب دخترم رو بیشتر شناختم و با شناخت نیازهای خودم راه تکامل رو طی میکنم
اولین تجربه های کودکی من روبه رو شدن با صدای جسم بود صدای لذت . در تمام اون مدت حسی از کشف کردن داشتم نه گناه ، حسی از پیش رفتن، مکاشفه ، زیستن حتی. اما بعد هرچه بزرگتر شدم با کلمات آمیخته شد با شرم رنج اندوه ، لذت آلوده شده بود. من تمایل زیادی به تاریکی داشتم تاریکی وسیعه بی زمانی بی مکانی تاریکی تمام هستیه. خشونت زمان زیادی رو به من برای بودن در اتاق های تاریک رو میداد اما تجربه به هراس به حاد بودن به اگزجره شدن آمیخته شده بود. صداها تماما به شکل یکسانی به نام سکس با من ملاقات میکردن ارتعاشی یکسان. اما حالا همه چیز شکل کهن تری گرفته خوابها بعد از تفسیر شدن وضوح گرفتن شروع به حرف زدن کردن . غالب بودن یک کهن الگو و فهمیدنش دوباره کلمات رو پاک کرد دوباره به شکلی بدوی با تجربه روبه روشدم تمام حرف ها رو میتونم تویه ذهنم تفکیک بدم و گاهی نه اما چیزی که مهمه میدونم این منم که اون صداها رو میشنوم من شکل بیرونی و بروز هستم این جدا شدن بهم پا میده برای قدم توی ذهنم نشستن خوابیدن و ایجاد مکالمه. قبل از این کتاب ملاقات با سایه ها رو انجام دادم شنیدن ناخودآگاه و روبه رو شدن باهاش به شدت اصالت بخشه و اصالت تجربه ی آزادی رو شکل میده جایی که خطوط مرزها قواعد حروف درهم متلاشی شده و نامرئی هستن. شبی قبل از خواب چیزی شکل گرفت کودکی یتیم یخ زده مضطرب رها شده وسط تمام افکارم تمام اشکال تمام خطوط اون من بودم کودکی من در آغوش کشیدنش لمس کردنش بوییدن و بوسیدنش چراغهای زیادی رو روشن کرد و پوست های پوسیده ی زیادی که توی بیداری و خواب تجربه ی خفگی از هراس میشد، کنار رفت.مفهوم خانه گم شده بود. ممنونم.توی شروعم هر قدم هر تجربه.
اولین تجربه های کودکی من روبه رو شدن با صدای جسم بود صدای لذت . در تمام اون مدت حسی از کشف کردن داشتم نه گناه ، حسی از پیش رفتن، مکاشفه ، زیستن حتی. اما بعد هرچه بزرگتر شدم با کلمات آمیخته شد با شرم رنج اندوه ، لذت آلوده شده بود. من تمایل زیادی به تاریکی داشتم تاریکی وسیعه بی زمانی بی مکانی تاریکی تمام هستیه. خشونت زمان زیادی رو به من برای بودن در اتاق های تاریک رو میداد اما تجربه به هراس به حاد بودن به اگزجره شدن آمیخته شده بود. صداها تماما به شکل یکسانی به نام سکس با من ملاقات میکردن ارتعاشی یکسان. اما حالا همه چیز شکل کهن تری گرفته خوابها بعد از تفسیر شدن وضوح گرفتن شروع به حرف زدن کردن . غالب بودن یک کهن الگو و فهمیدنش دوباره کلمات رو پاک کرد دوباره به شکلی بدوی با تجربه روبه روشدم تمام حرف ها رو میتونم تویه ذهنم تفکیک بدم و گاهی نه اما چیزی که مهمه میدونم این منم که اون صداها رو میشنوم من شکل بیرونی و بروز هستم این جدا شدن بهم پا میده برای قدم توی ذهنم نشستن خوابیدن و ایجاد مکالمه. قبل از این کتاب ملاقات با سایه ها رو انجام دادم شنیدن ناخودآگاه و روبه رو شدن باهاش به شدت اصالت بخشه و اصالت تجربه ی آزادی رو شکل میده جایی که خطوط مرزها قواعد حروف درهم متلاشی شده و نامرئی هستن. شبی قبل از خواب چیزی شکل گرفت کودکی یتیم یخ زده مضطرب رها شده وسط تمام افکارم تمام اشکال تمام خطوط اون من بودم کودکی من در آغوش کشیدنش لمس کردنش بوییدن و بوسیدنش چراغهای زیادی رو روشن کرد و پوست های پوسیده ی زیادی که توی بیداری و خواب تجربه ی خفگی از هراس میشد، کنار رفت.مفهوم خانه گم شده بود. ممنونم.توی شروعم هر قدم هر تجربه.
این کتاب من رو با انرژی ها و قابلیت های درونم آشنا کرد. انرژی هایی که چه بسا گاهی بخاطر قضاوت های بیرونی از داشتن و زیستنشون شرمسار می شدم و پرهیز می کردم. این کتاب باعث شد برچسب زدن به خودم و دیگران در من کنترل بشه و آگاهانه با بودن های متفاوت هر انسانی مواجه بشم. شناخت و پذیرش خود و دیگران هدیه ارزشمند این کتاب به من بود. که همچنان هم جریان داره.
این کتاب را دو سال پیش خوندم،اون زمان به شدت از زن های ضعیف و ساکت بیزار بودم و با برخی افراد نزدیک در زندگیم که این خصیصه را داشتن به هیچ وجه کنار نمیومدم..قدرت های اتنا،افرودیت و ارتمیس من به شدت قوی و بقیه الگوها به شدت ضعیف..جالبه سه سال پیش که ازمون انواع زنان را دادم،هرسال تکرارش میکنم و نتایج اون برای من جالبه..هرسال تغییرات به طرز شگف آوری غیرقابل باورن و من به شخصه این تغییرات لمس میکنم
حدود یکسال پیش من تست انواع زنان رو انجام دادم و بعد از انجام تست با این کتاب آشنا شدم، در تست فهمیدم که ریشه مسایل چند سال اخیرم چی بوده، پرسفونم بشدت پایین بود و برای مدتی توصیه های آقای رضایی رو در این زمینه انجام دادم، واقعا حالم دگرگون شد و وقتی تغییر رو دیدم کتاب رو تهیه کردم تا باقی آرکتایپها رو بصورت مفصل مطالعه کنم. بعد از مطالعه کتابهای بنیاد فرهنگ زندگی نه تنها خودم رو یافتم بلکه عاشق این راه شدم یکی از کتابهای موثر بی شک کتاب انواع زنان بود ?
بی نهایت از خواندن این کتاب لذت بردم. نقش های زنانه ای که گه گاه کلیشه خوانده می شوند به زیبایی در عمق جان خواننده رنگ و روح می گیرند.